روژیناروژینا، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 14 روز سن داره

روژینا نفس مامان و بابا

23 ماهگیه عروسک خانوم

فرشته پاک و معصومم 23 ماهگیت مبارک همه زندگی من وبابایی دیشب دوشنبه 93/9/24 به مناسبت 23 ماه کامل در کنار فندق کوچولو بودن یه جشن 3نفره خودمونی با حضور مامان و باباسی و روژی ملوسه گرفتیم. خدارو هزاران مرتبه شکر که دخملی الان خوبه و سرحال دیگه چیزی به تولد دو سالگیت نمونده عشقم خدایا هزاران بار شکر دخترم داره 2 ساله میشه و بزرگتر و خانومتر خدایا خیلی دوست دارم که همچین نعمت ارزشمندی رو بهم دادی تمام سعیمو میکنم که قدر این نعمت بزرگ رو بدونم اینم چن تا عکس از دیشب اینم کیک 23 ماهگی متاسفانه شمع عدد 3 نداشتم و با کمبود امکانات مواجه بودیم ناچارا از عدد 2 و 3 تا شمع کوچول...
25 آذر 1393

روژینای مامان و یه هفته خیلی سخت

سلام امید مامان دلم خیلی پره. تو هفته ای که گذشت خیلی سختی کشیدیم خصوصا خودت ولی خدا رو هزاران مرتبه شکر که همه چیز به خوبی و خوشی گذشت. جمعه هفته گذشته 93/9/7 صبح به محض بیدار شدن از خواب احساس کردم بینی کوچولوت کیپ شده با خودم گفتم ای داد بیداد بازم بچم داره سرما میخوره.... تا ظهر به حدی آبریزش بینی داشتی که دیگه داشتم کم کم میترسیدم و همین شد که برای اولین بار شروع کردم به خود درمانی!!!!!! گفتم یه سرما خوردگی سادس این منم که همیشه همه چیز و بزرگ میکنم. با چن سی سی استامینوفن و چن سی سی سفکسیم زودی خوبش میکنم بچمو..... اتفاقا تاروز یکشنبه همون هفته آبریزشت به کلی قطع شد و خدا رو شکر میکردم که حالت خوب شد و کار به جاهای ب...
19 آذر 1393
1259 15 31 ادامه مطلب

وبلاگ کوچولوی من تولد یک سالگیت مبارک

وبلاگ دختر کوچولوی من 1 ساله شد   یک سال خاطرات تلخ و شیرین رو برات اینجا ثبت کردم عشق مادر شبا و روزای قشنگ از تنهاییامون گفتم ، از شادیها و غم هامون گفتم، از جشن ها و دور همی هامون گفتم روزای آفتابی یا برفی و سرد رو ثبت کردم از نشستن تا تاتی تاتی کردن و راه رفتن و دویدنت و مرواریدای خوشگلت نوشتم از شیطنتای لذت بخشت و نگاهای نادمانه تو دل بروت!!!! و در این میان دوستای مهربون و گلی پیدا کردم که عاشقشونم و کلی بهشون عادت کردم و همیشه براشون آرزوی سلامتی و خوشبختی دارم و چن تاییشونم از نزدیک دیدم امیدوارم برای همیشه واسه هم دوستای خوبی باقی بمونیم نفس مامان می خوام تا...
6 آذر 1393
1544 19 29 ادامه مطلب

22 ماهگیت مبارک عشقم

سلام جوجه کوچولوی مامان شرمندتم که پست 22 ماهگیت رو اینقد با تاخیر دارم آپ میکنم امید دلم، نبض زندگی من 22 ماهگیت مبارک   عاشقتم،عاشقتم،عاشقتم الهی مامان قربونت بشه که تا هر جا میشنوی تولد اینقد ذوق میکنی که نگو. تند تند بهم میگی که می خوای فوت کنی(منظورت فوت کردن شمع تولده!!)بعدشم دست میزنی روز پنج شنبه بعد اینکه از محل کارم اومدم خونه با مامانی هماهنگ کردم که بازم یه چن ساعتی تو پیشش بمونی و من برم استخر. همونجا که بودم تصمیم گرفتم واسه 22 ماهگیت یه جشن خودمونی خونه مامانی بگیرم. برگشتنی رفتم و یه کیک کوچولو برات خریدم و شمع و فشفشه که قربونش بشم عاشقشی اینم کیک اون شبمون ...
2 آذر 1393
1